shaparak
برای دیدن بقیه ی عکس ها روی ادامه ی مطلب کلیک کنید...
کاش قلب آدما هم شیشه ای بود...یا حد اقل قلب کسی رو که شیشه ایه رو نشکنن...خونه ی قشنگیه...زنگی توش باید جالب باشه...(البته اگه تا چند فرسخیش رو خریده باشی...!)
میگم این خونه واقعیه یا الکیه؟اونوقت توی خونرو که همه میبیننقشنگه ولی آدم همش حس میکنه یکی از بیرون داره نگاش میکنه
الی جون اینکه همش بترسی باحاله دیگهولی من نمیتونم توش زندگی کنم چون همش میخورم به در و دیوار بعد فلج میشم
بعد اونوقت یعنی چی
چند وقت پیشم اولین هتل 5 ستاره جهان روی درخت ساخته شده بود.این چیزا خیلی مسخره ان. بدرد هیچی هم نمی خورن
اتفاقا سینا جان من برعکس شما فکر میکنم .من احساس میکنم نبوغ خداوند که در انسانها وجود داره کم کم داره نمایان میشه .
سعید جان کوتاه بیا; نبوغ خداوندی رو توی شیشه دیدی؟البته شاید هم راست بگی؟!
بچه ها زاکان محترم جاغالان سلام علیکم
سلام به همگیشیمی احوال خوبیسه؟
الی بیا اینور فاز دنس اوفی اوفیسعید داره عکس زنشو با لباس دکلته میذاره تو وبش اوفی اوفی
چی میگی؟؟؟؟؟؟؟اومدم
وبلاگ جدیدت مبارک عسلکم
مرسی عزیزم
یکی دیگه هم اینجاس؟الی فردا صبح بریم یا نه ؟من که خیلی خوابمه بمونیم ساعت ۹ اینا بریم میراث فرهنگی باشه؟
من نمیدونم این شاپرک و این رازقی فضول کجا هستن . تا دیروز امتحان بود ۲۴ ساعته این رازقی اینجا بود ما رو هم از کار زندگی انداخت . الان پیداش نیست
داداشی من این حرفا چیه؟عیب نیس میگی فوضول تو که اینجوری حرف نمی زدیبخاطر یه سری مشکلات با سیستمشون نمیان
خاک به سرم معلوم نیس کدوم دوستای ناباب نشستن زیر پای داداشم که ازین حرفا میزنه اگه زنداداش بفهمه قیامت می کنه
سلام...کسی با من کاری داره؟؟؟خب من اینجام...سیستم؟؟؟؟!!!!!!!!آها...نکنه رازقی رو میگی...!مسافرته عزیزم...
سلامممنون بابت وبلاگ مفیدتونآخه اومدم وبلاگ سعید محمدی رو پیدا کنم که پیدا کردم.
شاپرک:سلام...خواهش میکنم آقا مجید...قابل شما رو نداشت آقای امور مشترکین...مگه اینکه وبلاگ ما به درد این چیزا بخوره....
دکتر جان شما هم انقد به رازقی نگین فضول....!بچه یه خورده فقط زیادی کنجکاو میزنه....!
چشم شاپرک چشم ابجی فرزانهبعدا بهت میگم کی زیر پام نشسته و داره منو هوایی میکنه .
میبینم که چشم گفتن یاد گرفتین دکتر...!
ما رو دست کم گرفتی کسی با ما بگرده با ادب میشه دیگه
کاش قلب آدما هم شیشه ای بود...

یا حد اقل قلب کسی رو که شیشه ایه رو نشکنن...
خونه ی قشنگیه...
زنگی توش باید جالب باشه...
(البته اگه تا چند فرسخیش رو خریده باشی...!)
میگم این خونه واقعیه یا الکیه؟
اونوقت توی خونرو که همه میبینن
قشنگه ولی آدم همش حس میکنه یکی از بیرون داره نگاش میکنه
الی جون اینکه همش بترسی باحاله دیگه
ولی من نمیتونم توش زندگی کنم چون همش میخورم به در و دیوار بعد فلج میشم
بعد اونوقت یعنی چی
چند وقت پیشم اولین هتل 5 ستاره جهان روی درخت ساخته شده بود.این چیزا خیلی مسخره ان. بدرد هیچی هم نمی خورن
اتفاقا سینا جان من برعکس شما فکر میکنم .من احساس میکنم نبوغ خداوند که در انسانها وجود داره کم کم داره نمایان میشه .
سعید جان کوتاه بیا; نبوغ خداوندی رو توی شیشه دیدی؟
البته شاید هم راست بگی؟!
بچه ها زاکان محترم جاغالان سلام علیکم
سلام به همگی
شیمی احوال خوبیسه؟
الی بیا اینور فاز دنس اوفی اوفی
سعید داره عکس زنشو با لباس دکلته میذاره تو وبش اوفی اوفی
چی میگی؟؟؟؟؟؟؟
اومدم
وبلاگ جدیدت مبارک عسلکم
مرسی عزیزم
یکی دیگه هم اینجاس؟
الی فردا صبح بریم یا نه ؟من که خیلی خوابمه بمونیم ساعت ۹ اینا بریم میراث فرهنگی باشه؟
من نمیدونم این شاپرک و این رازقی فضول کجا هستن . تا دیروز امتحان بود ۲۴ ساعته این رازقی اینجا بود ما رو هم از کار زندگی انداخت . الان پیداش نیست
داداشی من این حرفا چیه؟عیب نیس میگی فوضول تو که اینجوری حرف نمی زدی
بخاطر یه سری مشکلات با سیستمشون نمیان
خاک به سرم معلوم نیس کدوم دوستای ناباب نشستن زیر پای داداشم که ازین حرفا میزنه اگه زنداداش بفهمه قیامت می کنه
سلام...

کسی با من کاری داره؟؟؟
خب من اینجام...
سیستم؟؟؟؟!!!!!!!!
آها...نکنه رازقی رو میگی...!
مسافرته عزیزم...
سلام
ممنون بابت وبلاگ مفیدتون
آخه اومدم وبلاگ سعید محمدی رو پیدا کنم که پیدا کردم.
شاپرک:

سلام...
خواهش میکنم آقا مجید...
قابل شما رو نداشت آقای امور مشترکین...
مگه اینکه وبلاگ ما به درد این چیزا بخوره....
دکتر جان شما هم انقد به رازقی نگین فضول....!
بچه یه خورده فقط زیادی کنجکاو میزنه....!
چشم شاپرک
چشم ابجی فرزانه
بعدا بهت میگم کی زیر پام نشسته و داره منو هوایی میکنه .
میبینم که چشم گفتن یاد گرفتین دکتر...!
ما رو دست کم گرفتی کسی با ما بگرده با ادب میشه دیگه