 تابحال دلتنگ شده ای؟ آنقدر که از فرط دلتنگی نتوانی گریه کنی؟!
و وقتی که میخواهی گریه کنی،آنقدر چشمانت را بمالی و دریغ از یک قطره اشک...
و یا از دلتنگی بمیری...و تا اشکت بخواهد سرازیر شود، یکی باشد که درحضورش نتوانی گریه کنی!
و یا آنقدر خدا خدا کنی تا باران ببارد و تو هر روز مسیری را بی چتر طی کنی و گریه کنی که کسی نداند اشک است یا باران!
یا مدام دل دل کنی که شب از راه برسد و کسی اشکهایت را نبیند!
مثل الان که تا دلتنگی تو به ذهنم خطور میکند،دلتنگ میشوم و از فرط دلتنگی نمیتوانم گریه کنم!
خوش بحالت که کسی هست دلتنگ دلتنگی هایت شود و مدام بیشتر از خودش نگران توست!
خوش بحالت که کسی نیست تا دلتنگ دلتنگی هایش شوی و ... خوش بحالت!
حتما این بار میپرسی برای چه؟!
بخاطر اینکه دلتنگی های کس دیگری را نمی شنوی یا دلتنگی را آنقدر برای خودت کوچک کرده ای که نتواند تو را مشغول خودش کند. اما من مدام دلتنگ توام
و مدام گریان تو و از این روز بارانی به تاریکی شب فکر میکنم!
shaparak دوستان!نترسید اتفاقی نیافتاده.... فقط این مطلب و برای کسایی که الان دلشون تنگه گذاشتم...... به امید روزی که دل هیچکی تنگ نشه.... یعنی میشه....!!!!!!!!  |
شاپرک جان چه متن قشنگی پیدا کردی
آ باریکلا گل دختر
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ghashang tarni bood
ممنون......
خوش اومدی......
.
می دوم من درپی دریایم
کارمن کاربیهوده ی چشمه ایی نیست یاکه جوی آبی خسته
حرف من خوشه ی محبت است نه کاسه های تمنا
نگاه من شوره زارعشق نیست یاکه مرداب گمنامی
خاطرمن پراز افسانه های جاودانیست....
جمع عاشقان جمع شده..وبلاگ قشنگیه..ولی اگه از من قبول میکنید پیشنهاد میکنم تم وبلاگ رو عوض کنید متناسب با محتوای وبلاگ , در ضمن بد نیست تو عنوان وبلاگ هم یه تجدید نظر کنید..مرسی
شاپرک:
حق با شماست...
اینجا به همه چی میخوره الا وبلاگ معماری ها.......!!!!!!!!
تقصیر منه.....
آقا مصطفی!
این وبلاگ فقط یه بهونست واسه صمیمیت بین همکلاسی ها.....
حالا کی گفت عاشقیم!!!!!!!؟؟؟؟؟؟
کسی مگه چیزی گفته؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!
بازم بیاید...
خوشحال میشیم...
سلام به همگی
نویسنده جدید خوش اومدی :)
شاپرک خوبی؟
میگم آقای مصطفی راست میگه ها! میشه یکم مطالب مربوط به معماریو بیشتر گذاشت !
سلام.ممنون.رو چشمم سعی می کنیم که از موضوعات معماری بیشتر استفاده کنیم. رازقی
شاپرک:
سلام المیرا جان ممون تو خوب باشی ما هم خوبیم....
باشه چشم...
ازین به بعد با هفته ای دو تا مقاله منتظرمون باشید...
من که خودم خیلی با این موضوع موافق بودم و هستم و خواهم بود...
آقا شاپرک کسی نگفته شما عاشقین ولی به قول معروف محتوای وبلاگ خبر میدهد از سر درون.. البته تناقض همیشه به من حال داده, یکیش همین عدم تناسب عنوان وبلاگ با مطالبش..خب آقای رازقی این وبلاگ رو همینطور بذار و یه وبلاگ دیگه درست کن فقط مخصوص معماری..
شاپرک:
آقا شاپرک!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بابا خیلی باحالی..........!!!!!!!!!!!
ما سعی میکنیم مطالبی که بچه ها دوست دارن بذاریم.....
اکثر این مطالب با درخواست بچه ها بوده.....
و هنوز هم مطالب درخواستی تو آرشیو مدیریت داریم....
باز هم بخوان درخواستشون رو چشممونه...
در مورد تم هم بگم که قبلا به قول شما (متناسب )بود....
برای عید سعی کردم که یه جلوه ی خاص بهاری و روحیه انگیز و تنوع و......
خلاصه خیلی چیزا رو در نظر گرفتم....
قراره هر ماه لباس نو واسه وبلاگمون بسازیم.....
از نظرات شما و پیشنهاداتتون ممنون...جدی میگم....
خودم روز اول به دوستانمون گفتم که منتظر پیشنهاداتشون هستیم...
راستی..
خدارو شکر که سری در کار نیست....!
در ضمن این جناب رازقی ای که میفرمایید بدتر من احساساتی تشریف دارن....
من باز هر چند وقت یه بار به معماری فکر میکنم...
شما هم مثل اینکه خیلی اهل شوخی هستیدهاا...نه جناب...!
و در آخر اینکه یه لشکر نتونستن بفهمن رازقی کیه و اصلا اینکه آقا تشریف دارن یا خانم...!
امید وارم جای ایهام نمونده باشه دوست عزیز....
ببین چی گفتی که مجبور شدم این همه بنویسم!
رمانی شد واسه خودش!
با اجازه شما رو تو وبلاگم لینک میکنم
خواهش...
ممنون.....
لطف کردید....
شاپرک جان.شرمنده...دیر به دیر می تونم بیام نت........اما هر دفعه که به وبت سر می زنم....کلی انرژی می گیرم......راسی اگه خاصی می تونی id منو اد کنی.......اسمه id من roheparvaz
هستش.....اگه خواسی اد کنی..آدرس id خودتو بم بگو./
شاپرک:
سلام...
ممنون روح پرواز...
دشمنت شرمنده!این چه حرفیه...
من هم ازین که شما به ما سر میزنید خیلی خوشحال میشم...جدی میگم...
خدا رو شکر که حداقل تونستم واسه یه ذره هم که شده به کسی انرژی بدم...
شما خیلی لطف دارید...
خیلی...
همیشه موفق و سلامت باشید...
سلام..بابا دمت گرم شاپرک آقا.تو لینک ها اسم وبلاگم رو عجب چیزی گذاشتی.عجب پسر باحالی هستی
راستی حالا چرا اسمت رو شاپرک گذاشتی؟ این اسم که دخترونستjavascript:void(0);
ای بابا.....!



آقا مصطفی حرفی زدی که به رگ گردنم بر خورد...
بابا! عذاب وجدان گرفتم...
شاپرک نیستم اگه اینجا رو پر مطالب معماری نکنم...ا
مهندس!
با اجازتون دختریم...آقا مصطفی....!
سلام شاپرک
سلام بر دوستان عزیز اینطور که معلومه جمعتون جمعه گلتون کمه
رازقی جان شرمنده....
حالا چرا گریه میکنی...!؟
یه جا کار داشتم....
دیگه ببخشید دیر اومدم تو رفتی...
سلام بچه ها. من چند وقت بود تو وب نیومده بودم الان یه گشتی زدم و تک تک دارم تو هر قسمت نظر میزارم !و حالا نظرم نسبت به این مطلب:هیچ وقت دلتنگ کسی که دلتنگتون نیست نشید چون هیچ آدمی ارزش دلتنگی و اشک و نداره!شاید اگه ماها شاپرک بودیم نه آدم یا مثلا ...نمیدونم.هرچیزی غیر از آدم(این موجود دو پا هزار چهره ی چندش آور!)اونوقت این دلتنگی و اشک قشنگ بود. مقدس بود ولی حالا نه!اینو تازه فهمیدم!دیر فهمیدم ولی مهم اینه که فهمیدم!
سلام صدیقه جان.ما که دلمون خیلی برات تنگ شده بود...با حرفاتم تا یه جایی موافقم ولی نه تا اخرش.معلومه که دلت حسابی پره...اما این درست نیست و حق ما نیست که از ارزش دیگران کم کنیم حتی وقتی خودشون با خودشون این کار و می کنن.پس بیا به جای این کار به خودمون بیشتر از پیش ارزش بدیم... رازقی
شاپرک:
صدیقه جان...
شادباش!شادباش که خدا همیشه همراهمونه و مواظبمونه...
شاد باش که خدا قبل اینکه دیر بشه هشدارشو بهمون میده...
میبینی چقدر خدا دوسمون داره...!
اون بعضی وقتهایی که پیش میاد مقصر خودمونیم....
صدای خدا رو میشنویم ولی خودمون رو میزنیم به اون راه...!
اشتباه نکن...!همه آدما که مثل هم نیستن...!خودتو نگاه کن...!
من که تمام دنیا رو بگردم نمیتونم عین تو رو پیدا کنم...!
سرنوشت قبلا تعین شده...ما باید فقط بگردیم دنباله راه خوبه و بچسبیم بهش...
از آدما بگم....
همیشه قرار نیست که توی مشتی که از خربار بر میداریم دانه ی کرم خورده ای نباشه!
ببخش بفشه ی خوش عطر بهاری...ببخش!
بخشودن رایحه ایست که بنفشه به پایی که لهش کرده تقدیم میکند...
بخند...بخند قنچه ی رز طلایی...بخند!
بخند تا دنیا به روت بخنده...
شاد باش!شاد باش و دل این شاپرک رو هم شاد کن...
بچه ها تو پیغام قبلیم گفتم مطالبه قسمت های دیگه روهم میخونم و نظر میزارم ولی فرصت نشد.کار دارم باید برم!راستی عصر میام رشت الان آستارام!فرصت کردم بازم میام سر میزنم!میبینمتون
شاپرک:
سلام صدیقه جان...
منتظرت هستیم عزیز...
سلام بچه ها من زیاد نمیتونم حرف بزنم الان از کافی نت اومدم تو وب.اره دلم خیلی از ادما پره خیلی.یه جورایی حالم از همشون بهم میخوره(نه همشون.دوستای گلم ناراحت نشن )شمام اگه چیزایی که من دیدمو شنیدمو تجربه میکردین همین حس منو داشتین
ولی مهم نیست
مرسی شاپرک جون.چشم سعی میکنم
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
یوهو
کسی نیس
بچه هاااااااااااااااااااااااااااااا اومدم بسرمو برم .............. دیگه دیگه ................ لباس جدید بلاگمون مبارک................ ولی قبلیه رمانتیکی تر بود............. مخصوصا عکس اولش.....
راسی امروز درس نخودم میخوام کلاسمو بپیچونم ...............
آخه میدونی چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دیشب تولد بودیم با برو بچ.......... اگه گفتین تولد کی بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یالا بگین .............؟.....
چون کسی نیس خودم میگم.
تولد صدیقه جون نانازم بود..............
ای نامردا هیشکی بهش تو وب تبریک نگفت.............
بچه جون پاشو برو سر کلاس درست اینجور کارا غاقب خوبی نداره هاااااااا از ما گفتن بود....
سلام .راست می گی صریقه جان تولدت مبارک
کارتون خیلی خیلی خوبه امیدوارم این دوستیتون ادامه داشته باشه پیشنهادم فقط ۱جمله تکراریه ولی با توجه به معماری جلو برین قشنگتره این همه مطالب معماری تو وبلاگهای مختلف
سلام معمار عزیز راستش و بخوای ما دیگه موندیم چیکار کنیم........بیچاره شاپرک دیگه شب و روز نداره همش تو فکر اینه که رضایت همه رو جلب کنه.با این حال چشم فرمایشات شما متین... رازقی
شاپرک:
چشم...
حتما دوست عزیز...
من هم با نظر شما موافقم...
بچه ها بیایین تو وب یه قسمت تولد بذارین هرکی بیا تاریخ تولدش رو بگه و تو اون قسمت بهش تبریک بگین .............
فکر خوبیه ها .............. رازقی خواهش میکنم حداقل تو این قسمت رو راه بنداز .................
به شاپرک خیلی وقت پیش گفتم حرفمو جدی نگرفت ............... آخه میدونی من باید برا خودم ریش بذارم تا کسی حرفمو باور کنه ............... خب یکی جدی بگیره ..........
اگه کسی جدی نگیره دلخور میشم ...........آخه حرف مصطفی رو جدی گرفتین تم عوض میکنین ... ........... خلاصه دیگه دیگه ...........
من اولتیماتومم رو دادم . .............
خب برا استارت من شروع میکنم ............. تاریخ تولد من................. ۹/۸/۶۹ .
خب حالا ببینم چی کار میکنین .
من دیگه باید بای بای کنم
حداحافظی چه سخته ........... ولی ...........
خداحافظ
چی نوشتم اصلا منظورم عاقبت بود.در ضمن منو بیخودی کوک نکنین مگه من جرات دارم رو حرف شاپرک حرف بزنم.کلمو می کنه.تازه نانچیکو هم داره

بابا این دختره صدیقه چقدر ناراحته به عنوان ۱دوست بهت میگم دنیا ارزش این همه غمو نداره زندگی کن زندگی کن زندگی.............. شاپرک جان کار شما هم جایی بسی تقدیر داره!
ما هم همینو بهش گفتیم... رازقی
شاپرک:
خواهش میکنم...ممنون از شما دوست عزیز...
نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه رازقی جان راست میگی شاپرک لانچوکا داره من میترسم دیگه نمیرم جابرررررررررررررررررررررررررر ولی بهش نمیادا
شاپرک:
سلام دوست عزیز ....
خوش اومدی...
از نظرات شما ممنونیم...
و همین طور ممنونیم که به ما سر زدید...
ولی ای کاش میدونستیم دوست عزیزمون کیه....
باز هم بیاید که خوشحال میشیم...
راستی...
انگار شما منو خوب میشناسید...
اگه بدونم که کی هستید باهاتون کاری ندارم...
نانچیکو رو عرض کردم...
سلام دوستای خوشجیله موشجیلم!مرسی فرنازجون .نه بابا دیگه تبریک تو وب نمیخواد که همچین اتفاق مهمی هم نیوفتاده تازشم شماها که اون شب سنگ تموم گذاشتین.من هرچقدر تشکر کنم باز کمه.رازقی جان از شما هم ممنون.
آقا یا خانوم معمار جون ورودتو به وب تبریک میگم.نه دیگه ناراحت نیستم.اون چند روزه بدجوری دپرس بودم بد جوری. ولی حالا نه!گذشته ها گذشته.از تجربه های تلخ باید عبرت گرفت!زندگیمی کنم زندگی می کنم زندگی.......
صدیقه جان از اینکه سعی کردی با مشکلت کنار بیای خوشحالم و برات از ته دل ارزوی موفقیت می کنم...و یه بار دیگه می گم:زندگی برگ بودن در مسیر باد نیست،امتحان ریشه است...
بچه ها من یه گشتی تو وب زدم دیگه دارم میرم.بازم میام بهتون سر میزنم.خوش بگذره. جای مارم خالی کنین.فعلا
شاپرک:
هر وقت نیستی جای خالیت حس میشه صدیقه جان...
مرد درحال تمیز کردن اتومبیل تازه خود بود که متوجه شد پسر 8 ساله اش بر روی ماشین خط می اندازد مرد با عصبانیت چندین مرتبه ضربات محکمی بر دستان کودک زد بدون اینکه متوجه آچاری که در دستش بود شود در بیمارستان کودک انگشتان دست خود را از دست داد کودک پرسید : پدر انگشتان من کی دوباره رشد می کنند ؟ مرد نمی توانست سخنی بگوید ، به سمت ماشین بازگشت و شروع کرد به لگد مال کردن ماشین وچشمش به خراشیدگی که کودک کرده بود خورد که نوشته بود ( !دوستت دارم پدر)
شاپرک:
مطالب قشنگی بود...
منتظر حظور دوباره ی شما هستم دوست عزیز...
خیلی جالبه :از سوسک می ترسیم................از له کردن شخصیت دیگران مثل سوسک نمیترسیم از عنکبوت میترسیم................از اینکه تمام زندگیمون نار عنکبوت ببنده نمی ترسیم. از خوب سرخ نشدن قورمه سبزی میترسیم................از سرخ شدن ادما از خجالت نمیترسیم از سرما خوردگی میترسیم................از سرخورده کردن دوستامون نمیترسیم. از شکستن لیوان میترسیم................از شکستن دل ادما نمیترسیم از اینکه بهمون خیانت کنند میترسیم................از خیانت به دیگران نمیترسی !:
سلاااااااااااااااااااام





معمار این دیگه چی بود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ببینم اومدی برا تضعیف روحیه !!!!!!!!!!!!
خیلی ناراحت کننده بود
حالا بیخیال دادا ولی .............
جیجیجیجینگ
دارم میرم





بای بای
آقای معمار...
از مطالبت ممنون...
ولی ای کاش میگفتی که کی هستی...
فرناز من هدفم تقویت روحیه بود تا با انرژی کاذب نه چیزه دیگه فقط یک مقدار دلم از قضاوت و برداشت بعضیا پر ه هی اکشال نداره ما هم خدایی داریم
جسارت به بعضیا نشه واسه خودم متاسفم که جامعه ما همچنان پیشرفت نکرده ها خیلی ها همچنان تو دوره حجر بسر میبرن. اخه شما(خطاب به بعضیا) دانشجو شدین یه مقدار پرستیژه دانشجو داشته باشین به خدا این رفتار سالیانه ساله که
پوسیده شده ه ه ه ه ه ه ه ه یه تکونی به خودتون بدین............
جسارت به بعضیا نشه واسه خودم متاسفم که جامعه ما همچنان پیشرفت نکرده ها خیلی ها همچنان تو دوره حجر بسر میبرن. اخه شما(خطاب به بعضیا) دانشجو شدین یه مقدار پرستیژه دانشجو داشته باشین به خدا این رفتار سالیانه ساله که
پوسیده شده ه ه ه ه ه ه ه ه یه تکونی به خودتون بدین............
جسارت به بعضیا نشه واسه خودم متاسفم که جامعه ما همچنان پیشرفت نکرده ها خیلی ها همچنان تو دوره حجر بسر میبرن. اخه شما(خطاب به بعضیا) دانشجو شدین یه مقدار پرستیژه دانشجو داشته باشین به خدا این رفتار سالیانه ساله که
پوسیده شده ه ه ه ه ه ه ه ه یه تکونی به خودتون بدین............
مرسی.آره خوشبختانه به غم بی خودی که اون روزا تو دلم ریخته بود غلبه کردم.الان شادم مثل قبل.مگه میشه آدم دوستایی مثل شما داشته باشه و شاد نباشه. شادم از شادیه دوستام از اینکه انقدر آدم خوش شانسی هستم که دوستایی به این گلی دارم.
زندگی شیرین می شود...........
خب منم از فرناز پیروی میکنم من ............. تاریخ تولد من................. ۲۸/۲/۶۵ .
شاپرک کیک من لطفا ۳ طبقه باشه با پارکینگ
شاپرک:
به همین خیال باش!
رازقی:
اقا مصطفی غصه نخور خودم واست جشن تولد می گیرم(-:
آخ جون تولد داریم

اگه برامون تولد نگیرین ما اعتصاب وبی را میندازیم
موافقی مصطفی
بابا رازقی نانچیکو رو بیخیال ....خودم هواتو دارم ........ شاپرک هیچ کاری که نمیتونه کنه هه هه هه ........
شاپرک:
آخه شما از شاپرک بی زبون تر دیدید؟؟؟!!!!
بیچاره شاپرک...
حق با فرنازه باید تولد بگیرین..فکر کردین وبلاگ زدن همینجوریه؟؟..باید به خواسته های کاربران وبلاگ توجه کنی..اصلا واسه تولدم باید تالار بگیریند
یه وقت تعارف نکنی خواسته های دیگه ای هم داری بگو اخه اینجا بنگاه براوردن خواسته های جوانان جویای نامه...راستی خواستگاری هم می ریم با ریش سفیدی شاپرک(-؛ رازقی
فکر میکردم شاپرک فقط سیبیل داره...فعلا میخوام درس بخونم قصد ازدواج ندارم مگه اینکه خیلی اصرار کنی بریم
بلکه اینجا به خواسته های جوانان توجه بشه



کسی که تاحالا برامون کاری نکرده
هی جوونی یادت بخیر........هی بالا هی......... هی
بابا مام دل داریم
میگم رازقی جون تاحالا برا کیا رفتین خواستگاری؟؟؟؟؟
جواب داده؟؟؟؟
اگه جواب بده نونتون تو روغنه ها........ راه خوبی برا کسب درآمده..........
راستی لطفا کیک تولدم ۴طبقه باشه با پارکینگ اختصاصی














خیلی خوبه خیلی
چقدر سعی کردم این جمع دوستی رو یه جایی خارج از این تکنولوژی مسخره و این فضای دری و دوستی بسازم اما نشد
گروه را انداختم اما از هم پاشید
اما باز
اینکه با هم دوستیم همین هم خوب است
که در این عصر یخی همین کم خوب است
و ایتکه
من تو 2تا وبلاگ فعالیت دارم ولی از جمشون خوشم نمیاد بخاطر همینم اسم نبردم
خوشحال میشم به این جمع دوستانه هم کمک کنم
من .... فریادم
خودمو می بینم
خودمو می شنفم
خودمو فکر میکنم
تا هستم جهان ارثیه ی بابامه
سلاماش
همه عشقاش
همه تنهاییاش
همه درداش
وقتی هم نبودم مال شما
اگه دوست داری با من ببین یا بذار باهات ببینم
با من بگو یا بذار باهات بگم سلامامونو
عشقامونو
تنهاییامونو