آواز عاشقانه ی ما در گلو شکست
حق با سکوت بود ،صدا در گلو شکست
دیگر دلم هوای سرودن نمی کند
تنها بهانه ی دل ما در گلو شکست
سربسته ماند بغض گره خورده دردلم
آن گریه های عقده گشا در گلو شکست
ای داد،کس به داغ دل باغ ،دل نداد
ای وای،های های عزا در گلو شکست
"بادا "مباد گشت "مباد ا"به باد رفت
"آیا "زیاد رفت و"چرا "در گلو شکست
فرصت گذشت وحرف دلم نا تمام ماند
نفرین و آفرین و دعا در گلو شکست
تا آمدم که با تو خدا حافظی کنم
بغضم امان نداد وخدا ... در گلو شکست...
shaparak
سلام رویا جان
خسته نباشی وبلاگ قشنگ و شاعرانه ای داری !
و البته مفید بر معماری .
دنیا را بد ساخته اند
کسی را که دوست داری دوستت ندارد
کسی که تو را دوست دارد دوستش نداری
اما کسی که تو دوستش داری و او هم تو را دوست دارد
به رسم و ایین زندگی به هم نمیرسید
و این رنج است
زندگی یعنی این
دکتر علی شریعتی
سلام شیما جان خوبی؟؟؟
بابا چه عجب کردی اومدی...!!!!!!
میذاشتی یه جا سال دیگه میومدی....
خیلی خوشحال شدم رفیق قدیمی خودم....
بازم بیا که خیلی خوشحال میشم...
خیلی دلم برات تنگیده...
منتظرتم...بای....
وبلاگ قشنگی داری...
چو عاشق میشدم گفتم، ربودم گوهر مقصود
ندانستم که این دریا ، چه موج خون فشان دارد
سلام پریسان خانم...
ممنون...
خوش اومدی...
خوشحالمون کردی...
منتظر حظور دوبارت هستیم...
سلام،اگه این شعر از خودتون بود باید واقعا بهتون تبریک بگم...فوق العاده بود.
اگرم از خودتون نبود انتخابتون فوق العاده بود!
سلام...
نه متاسفانه شعر مال من نبود...
ممنون...
خودمو بکشم هم فکر نکنم بتونم اینجوری بگم
انتخاب خوبم خودش هنره!
پس برای یه بارم که شده...
خوش به حال این هنرمند
جسارت به بعضیا نشه واسه خودم متاسفم که جامعه ما همچنان پیشرفت نکرده ها خیلی ها همچنان تو دوره حجر بسر میبرن. اخه شما(خطاب به بعضیا) دانشجو شدین یه مقدار پرستیژه دانشجو داشته باشین به خدا این رفتار سالیانه ساله که
پوسیده شده ه ه ه ه ه ه ه ه یه تکونی به خودتون بدین............