پرسیدم چطور بهتر زندگی کنیم؟؟؟
با کمی مکث جواب داد : گذشته ات را بدون هیچ تاسفی بپذیر !
با اعتماد ، زمان حال را بگذران و بدون ترس برای آینده آماده شو!
ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای بیانداز!
شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن !
زندگی شکفت انگیز است ، در صورتی که بدانی چطور زندگی کنی !
پرسیدم آخر.....
و او بدون اینکه متوجه سوالم شود ادامه داد :
مهم این نیست که زیبا باشی ، زیبا این است که مهم باشی !
حتی برای یک نفر کوچک باش و عاشق ، که عشق خود آیین بزرگ کردنت را می داند.
بگذار عشق خاصیت تو باشد ، نه رابطه ی خاص تو با کسی ...
موفقیت ، پیش رفتن است نه به نقطه پایان رسیدن...
داشتم به سخنانش گوش می کردم که نفسی تازه کرد و ادامه داد :
زلال باش !
زلال باش !
فرقی نمی کند که گودال کوچک آبی باش ، یا دریای بی کران ، فقط اگر به حقیقت زلال باشی ،
آسمان در توست و تو جاری هستی تا زندگی جاریست .
زندگی قانون نیست ، زندگی قافیه ی باران است .
من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند ،
تو بهاری و به اندازه ی باران خدا زیبایی ،
و بلندای امیدت پاسداشتی مداوم برای زندگی است......
خوشبختی ما در سه جمله است
تجربه از دیروز، استفاده از امروز، امید به فردا
ولی ما با سه جمله دیگر زندگی مان را تباه می کنیم
حسرت دیروز، اتلاف امروز، ترس از فردا
سلام !خوبید؟
چه خبر؟
سلام...
ممنون شما خوبید؟؟؟
از کجا فهمیدید منم؟؟؟
داشتم مطلب میذاشتم...
آره حسرت دیروز که چطور اون لحظات ناب رو از دست دادیم ؛ و باز اتلاف امروز که چرا ؛ اما ترس از فردا رو قبول ندارم چون فقط امیدم به خداست؛ ولی ... ولی وقتی بدونی که تا چند سال بعد برات چه اتفاقی میخواد بیفته ... اون موقعه که میترسی از فردا .

دقیقا عین خودم
اما باز هیچ وقت امیدم به خدا و لطف و عنایتش رو هیچ وقت فراموش نمیکنم
سلام،کاش اجرای این فرمول هم به اندازه حفظ کردنش آسون بود...
سلام
خوش اومدی...
نوشتم...!
ولی خودم هم هنوز ........