سلام به همه ی دوستان عزیز...
راستش من خیلی وقت پیش (خیلی خیلی وقت پیش!)
به یکی از دوستای خوبم قول داده بودم که شعر قشنگش رو تو وبلاگ بذارم...
ولی...
من همینجا از این دوست خوبمون به خاطر این تاخیر طولانی معذرت می خوام...
یادم نرفته بود ولی خب....فکر کنم فرصت نشد...
.....جان...
اون موقع گفتی اسمتو ننویسم...
حالا اگه اومدی وب و خواستی اسمتو می نویسم....
بازم شرمنده به خاطر بدقولی...
shaparak
اومدم یه بار دیگه نگات کنم
واسه ی آخرین بار صدات کنم
خب میگی چی کار کنم،سرنوشت اینطوریه
گاهی عشق سرش میشه ، گاهی هم منطقیه
آره آره منطقی ، منم آدمم دیگه
یعنی چی ، هر جا میری میگی اون دروغ میگه
یادته اون روز تو به من گفتی فروغ
آخه اسم من فروغه ، حالا من میگم دروغ؟
یادته خیانتت به یه دختر ، زیر بارون
یادته من تو رو دیدم با یکی شون تو خیابون
نه دیگه یادت نمیاد توی فصل سرد پاییز
بردیش اونو توی جنگل ، کردی برگاشو تو ریز ریز
حالا من باید بسوزم ، حالا من باید بسازم
اون همه عشق تو چی شد که حالا بهش نبازم
اون همه حرفای نازی که شنیدم از زبونت
همشون دروغ بود و من ساده خوردم گولت
حیف اون روزای عمرم که پیشت نشسته بودم
حیف اون همه قسم ها که واست شکسته بودم
آره من گولتو خوردم ، توی بارون زیر مهتاب
شدی اما یه بهونه واسه دیدنت توی خوابم
مردم هم فکر میکنن که تو چه خوبی و نازی
دیگه اونا نمیدونن ،عشق شده واست یه بازی
میگن آدما یه وقت،یه خطایی ام گدایی می کنن
اما تو خود خطایی و فرشته ها هم خوب می دونن
نه دیگه من نمی تونم،پیش تو بمونم اما
تو رو خدا جون هر کی،نریز تو بیهوده برگا
گر چه می دونم خدا گفت واست بی ارزشه
ولی جون هر کی می خوای نذار بدترم بشه
انگاری تو خون رگ هام،شمع اننتغام می سوزه
وقتی از یادم تو میری یکی قلبمو میدوزه
می دونی ،ستاره هام واست یه خوابی می بینن
انگاری که سر تو رو چوبه ی دار می چینن
تو حالا تیکه شدی تو قلب هر دخترکی
هر یه تیکه تم شکسته ،توی قلب طفلکی
نه انگار که هیچ وقت تو یکی درست نمی شی
واسه من نه،واسه اونم،تو همون چشمای همیشه
حالا زندگی واسه من شده یه جهنم و بس
تو یکی بروی امید و نمونده واسه من کس
سرنوشت من و تو،جدایی فقط همین
الهی نابود شی و جمع بشی از روی زمین
....s
از پروانه پرسیدند : این همه رنگ برای چیست با این عمر کوتاه ؟
گفت : برای یک پرواز کوتاه !
شعرش قشنگ بود مرسی .
اگه خاستی اسم منو جاش بنویس
کاش میدونستیم این دوست عزیز کیه اما فکر کنم استعداد بیشتری دارن تا شعرایی بنویسن که یه کم متفاوت تر باشه مطمئنا اینا حرف دلش نیس منظور دلشه پس بهتره حرف دلشو بنویسه نه استنباطی که از دلش داره
حالم خیلی بده اونقدر بد که سرم ناجور گیج میره فکرم درس کار نمی کنه دارم دیوونه میشم
خدایا کمکم کن
شاپرک:
چی شده فرزانه جان؟
دکی باز چی شده ابجی .
من چند روزه که بیخابی میکشم تو چرا حالت ناجوره
دیگه داری حال گیری میکنی ها .
شاپرک:
گریه دکتر؟؟؟؟
شما دیگه چرا؟؟؟
اشک شوق بود
بازم که من تو لینکدونی شما هستم .
باید از من مجوز میگرفتین . فردا که اومدن وبتون رو بستن بعد نگی که نگفته بودی .
شاپرک:
باشه حالا که اصرار میکنین من لطف میکنم پاکش میکنم...
این افتخار رو ازتون میگیرم...
دکی ! چرا منو از لینکدونیتون پاک کردین ؟
حداقل به من خبر میدادین که من هم شما رو لینک نکنم دیگه . عجب دورو زمونه ای شده ها
شاپرک:
ایییییی خداااااااااااا!
من از دست شما چیکار کنم دکتر!!!!!!!!!!